شاخص توان واقعی به شما چه می گوید؟

ساخت وبلاگ

درباره WPI

با متدولوژی ایجاد شاخص قدرت جهانی آشنا شوید

شاخص جهانی قدرت (WPI) حاصل اضافه شدن 18 شاخص است که خود از طریق سه شاخص ترکیبی سازماندهی شده اند: شاخص ظرفیت مواد (MCI)، شاخص ظرفیت نیمه مادی (SMCI) و شاخص ظرفیت غیر مادی (IMCI).

زمینه

مسئله تئوریک قدرت ملی- بین المللی هنوز در فرهنگستان روابط بین الملل مورد مناقشه و بحث است. مشکل نظری در تعریف آن، شناسایی ابعاد تشکیل دهنده آن، ظرفیت های در نظر گرفته شده در هر یک از آنها و انواع قدرت های متعاقب آن نهفته است. مشکل فنی مربوط به اندازه گیری آن و شناسایی متغیرهایی است که هر نوع توان را ادغام می کنند، که از آن می توان یک فرمول ریاضی برای دستیابی به نتایج عینی ساخت.

کلمه "قدرت" از کلمه لاتین posse گرفته شده است که با دو انقباض تشکیل می شود: اولی از هندواروپایی potis یا potes می آید که بیانگر امکان یا ظرفیت است. دومی از لاتین esse (از فعل sum) می آید که به معنای "بودن" است. بنابراین، عبارت pote est شکل می گیرد که به صورت «با امکان بودن» یا «توانایی بودن» ترجمه می شود. از این رو، pot est در یک کلمه واحد، potest ادغام می‌شد، و این معمولاً از posse گرفته می‌شد و معنای اصلی آن حفظ می‌شد. در حال حاضر، "قدرت" هنوز به معنای داشتن توانایی انجام کاری است. اما قدرت دولتی از چه چیزی تشکیل شده است؟علاوه بر این، ویژگی ها و ویژگی های این چیست؟

چرا یک شاخص قدرت جهانی ایجاد کنیم؟

در ادبیات روابط بین‌الملل، ابهاماتی در شناسایی تجربی قدرت‌ها، عمدتاً به سه دلیل وجود دارد:

  1. از لحاظ نظری؛
  2. درک ساختار بین المللی مشروط به روش شناختی است. و
  3. از نظر تکنیک

بنابراین، مهم است که از یک درک گسترده و یکپارچه از قدرت شروع کنیم، اما در عین حال اجازه می دهد تا یک روش برای تحقیق آن جدا شود و منجر به اجرای تکنیک های تحلیل شود.

از دیدگاه ارائه شده در اینجا ، قدرت ملی به عنوان "پتانسیل نسبی و رابطه ای (هیچ ظرفیتی به صورت مطلق و در رابطه با دیگران اندازه گیری نمی شود) تعریف می شود که موقعیت (موقعیت ساختاری) ، ظرفیت عمل را تعریف می کند (آنچه می تواند انجام شود یا نهdo) ، طرح ریزی (دامنه احتمالی ژئوکنومیک و ژئوپلیتیکی آن) و جذابیت (انتشار و پیش بینی ژئو فرهنگی) یک کشور در سیستم بین المللی "(Rocha & Morales ، El Poder nacional-inteacional de los Estados ، 2018 ، p. 159).

به این ترتیب ، متدولوژی که از اینجا پدیدار می شود ، نیاز به در نظر گرفتن توزیع نسبی و رابطه ای قدرت نه تنها در زمینه های اجتماعی تاریخی ، بلکه در تعدد مقیاس های مکانی را نیز در نظر می گیرد.

به این معنا ، WPI و شاخص های فرعی آن ابزاری هستند که به وزن دادن به قدرت ملی هر ایالت کمک می کنند زیرا به لطف ماهیت ذاتی آن ، خواندن دقیق روش پیکربندی ابعاد مختلف آن را فراهم می کنند.

اجزای WPI

WPI

اصل ساختار در بین دولتها قدرت است و قدرت در ظرفیت ها پایدار است. سپس ، شناسایی ، مقایسه و وزن گیری ظرفیت های ملی گام هایی است که باید برداشته شود

در زمینه روابط بین الملل ، ظرفیت ها را می توان به عنوان صلاحیت ها یا استحکام هایی که یک کشور باید در سیستم بین المللی عمل کند ، درک کرد. به همین دلیل ، مشاهده و وزن گیری ظرفیت های ملی ضروری است ، زیرا تمام پایه های اعمال قدرت ملی در این موارد پایه گذاری شده است. به این معنا ، ظرفیت هایی که باید در روابط بین الملل در نظر گرفته شود چیست؟

ظرفیت های مادی:

از لحاظ تاریخی مهمترین عناصر برای اعمال اجبار ، برتری اقتصادی (استفاده از منابع طبیعی ، کنترل سرمایه ، درجه صنعتی شدن ، داشتن سرمایه ، توسعه فناوری و غیره) بر اساس ظرفیت نظامی (داشتن ارتش های بزرگ و کارآمد ، بود. تأمین زرادخانه و نیروها و همچنین نیروهای دریایی و هوایی). بنابراین ، "معمولاً ثروت برای تأمین قدرت نظامی لازم است و معمولاً قدرت نظامی برای به دست آوردن و محافظت از ثروت لازم است" (پل کندی ، ظهور و سقوط قدرتهای بزرگ).

با توجه به این تفسیرهای نظری ، قابل توجه است که ظرفیت های مادی نمایانگر قدرت اقتصادی-نظامی یک دولت است. این نوع ظرفیت ها مربوط به اندازه اقتصاد ملی ، سیستم مالی ، پویایی تجاری ، قلمرو ، کمیت و کیفیت نیروهای مسلح و منابع اختصاص یافته به تحقیقات علمی و فناوری است. MCI یک شاخص کامپوزیت است که هدف آن بازتاب قدرت سخت دولت با در نظر گرفتن شش متغیر اساسی است:

  • تولید ملی: درآمد ناخالص ملی ، روش اطلس ($ فعلی آمریکا)
  • مساحت کل: منطقه سرزمینی (کیلومتر مربع)
  • دفاع: هزینه های نظامی (٪ از تولید ناخالص داخلی)
  • تجارت بین المللی: تجارت (٪ از تولید ناخالص داخلی)
  • امور مالی: کل ذخایر (از جمله طلا ، فعلی دلار آمریکا)
  • تحقیق و توسعه: هزینه تحقیق و توسعه (٪ تولید ناخالص داخلی)

ظرفیت های نیمه ماده:

دلیل اصلی و اصلی وجود یک کشور تضمین امنیت ارضی یک جامعه ملی بود. با این حال ، در دهه های گذشته ، امنیت به روشی فزاینده و پیچیده ، تا میزان در هم تنیده با ایده توسعه انسانی دیده می شود.

مشکلات بهزیستی یا پیشرفت در یک جامعه بلافاصله به سیاست های توسعه اشاره دارد. بنابراین ، تعهد برای دولت محدود به تضمین امنیت نیست ، بلکه این همه وسایل را برای اطمینان از این که جامعه می تواند از یک زندگی سالم و مرفه طولانی مدت لذت ببرد ، محدود نمی کند. به این معنا ، یک عنصر اضافی در قدرت اعمال شده توسط دولتها وجود دارد که در ظرفیت های مادی آنها نهفته است ، اما در سطح بهزیستی که جوامع ملی آنها به دست آورده اند: اینها در اینجا به عنوان ظرفیت های نیمه ماده تعریف می شوند.

بنابراین ، ظرفیت های نیمه ماده را می توان در بهره وری و درآمد فردی ، تأمین انرژی ، کیفیت سیستم آموزش و دامنه سیستم بهداشت و درمان از جمله دیگر منعکس کرد. و برای دستیابی به این ظرفیت ها ، آنها به ترتیب به مؤسسات دولتی و خصوصی برای حمایت از آنها احتیاج دارند. بنابراین ، SCI یک شاخص کامپوزیت است که می خواهد با در نظر گرفتن شش متغیر اساسی ، به "تقویت قدرت" یک کشور مراجعه کند:

  • سرانه تولید: درآمد ناخالص ملی سرانه ، روش اطلس (فعلی دلار آمریکا)
  • جمعیت: جمعیت ، کل
  • مصرف: هزینه مصرف نهایی خانوار سرانه (دلار آمریکا)
  • انرژی: مصرف برق الکتریکی (ساعت کیلووات ساعت سرانه)
  • آموزش و پرورش: هزینه برای آموزش ، کل (٪ از تولید ناخالص داخلی)
  • سلامت: هزینه های بهداشتی ، کل (٪ تولید ناخالص داخلی)

ظرفیت های غیرمادی:

ظرفیت های غیرمادی به آنهایی که قوام فیزیکی یا بدنی ندارند ، یعنی عناصری که نسبتاً متافیزیکی هستند یا مربوط به ذات چیزی هستند ، اشاره دارد. در قدرت پیش بینی شده توسط ایالات ، یک بعد غیرمادی وجود دارد که مربوط به ارزش ها و جذابیت های فرهنگی است. با این حال ، ظرفیت های غیرمادی محدود به فرهنگ نیستند. آنها همچنین پیش بینی رسانه ها و جهت گیری سیاسی را که توسط دولت های ملی اعمال می شود ، در نظر می گیرند ، که همه این موارد با قاطعیت در شکل دادن به روابط بین الملل و نظم بین المللی مربوطه نقش دارند.

ظرفیت های غیرمادی یک کشور بیان می شود - هرچند که کاملاً و کاملاً در مناطقی مانند منابع موجود برای یک دولت ملی برای انجام کارهای داخلی و خارجی (هزینه های عمومی) ، کمک های رسمی ارائه شده توسط یک کشور به دیگران ،جاذبه گردشگری ، جهان وطنی ، نفوذ رسانه ها و تولید دانشگاهی دانشگاه های آن ، اندیشکدها و مراکز تحقیقاتی از جمله دیگر. ICI یکی دیگر از شاخص های کامپوزیت است که از شش متغیر تشکیل شده است که در نظر گرفته شده است تا به طور گسترده تر قدرت فرهنگی-ارتباطات یک کشور را از این کشور منعکس کند:

  • هزینه های دولت: هزینه مصرف نهایی دولت عمومی ($ فعلی آمریکا)
  • جذابیت گردشگری: گردشگری بین المللی ، درآمدها ($ فعلی آمریکا)
  • کمک های بین المللی: کمکهای رسمی توسعه رسمی (ODA) سرانه دریافت کرد ($ فعلی آمریکا)
  • رسانه: خطوط تلفنی
  • تأثیر دانشگاهی: مقالات ژورنال علمی و فنی ،
  • جهان وطنی: سهام بین المللی مهاجران (٪).

تمام اطلاعات مربوط به MCI ، SCI و ICI ، از شاخص های توسعه بانک اطلاعاتی جهان به دست آمده است.

به این ترتیب ، شاخص قدرت جهانی (WPI) به عنوان یک عبارت عددی درک می شود که ظرفیت های ماده ، نیمه مادی و غیرمادی را که یک کشور برای اعمال قدرت خود در سیستم بین المللی محاسبه می کند ، محاسبه می کند. به این معنا ، WPI و شاخص های فرعی آن ابزاری هستند که به اندازه گیری و مقایسه ظرفیت های ملی هر ایالت کمک می کنند ، زیرا این امکان را برای خواندن دقیق نحوه پیکربندی ابعاد مختلف قدرت ملی فراهم می کند ، به لطف آنهاذاتاً ماهیت کمی.

فارکس های ایرانی...
ما را در سایت فارکس های ایرانی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : شبنم خلیلی بازدید : 82 تاريخ : چهارشنبه 9 فروردين 1402 ساعت: 12:16