ماشه

محرک روانشناسی محرک مانند بو ، صدا یا بینایی است که باعث ایجاد احساس تروما می شود. افراد معمولاً هنگام توصیف استرس پس از سانحه (PTSD) از این اصطلاح استفاده می کنند.

ماشه چیست؟

ماشه یادآوری یک تروما گذشته است. این یادآوری می تواند باعث شود فرد احساس غم و اندوه ، اضطراب یا وحشت کند. همچنین ممکن است باعث شود کسی فلاش بک باشد. فلاش بک یک حافظه زنده و غالباً منفی است که ممکن است بدون هشدار ظاهر شود. این می تواند باعث شود کسی پیگیری محیط اطراف خود را از دست بدهد و یک واقعه آسیب زا را "زنده کند".

محرک ها می توانند اشکال مختلفی داشته باشند. آنها ممکن است یک مکان فیزیکی یا سالگرد رویداد آسیب زا باشد. یک فرد همچنین می تواند توسط فرآیندهای داخلی مانند استرس ایجاد شود.

یک درمانگر برای تروما / PTSD پیدا کنید

بعضی اوقات محرک ها قابل پیش بینی هستند. به عنوان مثال ، یک جانباز ممکن است هنگام تماشای یک فیلم خشن ، فلاش بک داشته باشد. در موارد دیگر ، محرک ها کمتر شهودی هستند. شخصی که هنگام تجاوز جنسی بوی بخور داده است ممکن است هنگام بوی همان بخور در یک فروشگاه ، حمله وحشت داشته باشد.

برخی از افراد در زمینه سایر نگرانی های سلامت روان ، مانند سوء مصرف مواد یا اضطراب از "ماشه" استفاده می کنند. در این موارد ، یک ماشه می تواند نشانه ای باشد که باعث افزایش علائم می شود. به عنوان مثال ، شخصی که از بی اشتهایی بهبود می یابد ممکن است توسط عکس های افراد مشهور بسیار نازک ایجاد شود. وقتی فرد این عکس ها را می بیند ، ممکن است تمایل به گرسنگی دوباره خود را احساس کند.

چگونه محرک ها شکل می گیرند؟

عملکرد دقیق مغز در پشت محرک ها کاملاً درک نشده است. با این حال ، چندین تئوری در مورد نحوه عملکرد محرک ها وجود دارد.

هنگامی که شخصی در وضعیت تهدیدآمیز قرار دارد ، ممکن است در یک مبارزه یا پاسخ پرواز شرکت کند. بدن با هوشیاری بالا می رود و تمام منابع خود را برای واکنش به اوضاع در اولویت قرار می دهد. توابع لازم برای بقا ، مانند هضم ، در حالت تعلیق قرار می گیرند.

یکی از کارکردهای مورد غفلت در طی یک جنگ یا وضعیت پرواز ، تشکیل حافظه کوتاه مدت است. در بعضی موارد ، مغز فرد ممکن است در ذخیره حافظه خود واقعه آسیب زا را ناسازگار کند. به جای اینکه به عنوان یک رویداد گذشته ذخیره شود ، اوضاع به عنوان یک تهدید هنوز هم شناخته می شود. هنگامی که شخصی از تروما یادآوری می شود ، بدن آنها طوری عمل می کند که گویی این رویداد در حال وقوع است و به حالت مبارزه یا پرواز بازگشت.

در بعضی موارد ، یک ماشه حسی می تواند باعث واکنش عاطفی شود قبل از اینکه شخص متوجه شود چرا ناراحت است. نظریه دیگر این است که محرک ها قدرتمند هستند زیرا اغلب حواس را درگیر می کنند. اطلاعات حسی (مناظر ، صداها و بویژه بوی) نقش بزرگی در حافظه دارد. هرچه اطلاعات حسی بیشتر ذخیره شود ، یادآوری حافظه ساده تر است.

در طی یک واقعه آسیب زا ، مغز اغلب محرک های حسی را به حافظه وارد می کند. حتی وقتی شخصی در یک زمینه دیگر با همان محرک ها روبرو می شود ، محرک ها را با تروما مرتبط می کند. در بعضی موارد ، یک ماشه حسی می تواند باعث واکنش عاطفی شود قبل از اینکه شخص متوجه شود چرا ناراحت است.

شکل گیری عادت نیز نقش مهمی در تحریک دارد. مردم تمایل دارند همین کارها را به همان روش انجام دهند. پیروی از همان الگوهای ، مغز را از تصمیم گیری نجات می دهد.

به عنوان مثال ، بگویید یک شخص همیشه هنگام رانندگی سیگار می کشد. وقتی شخصی سوار ماشین می شود ، مغز آنها انتظار دارد که آنها از همان روال پیروی کنند و یک سیگار را روشن کنند. بنابراین ، رانندگی می تواند باعث تمایل به سیگار کشیدن شود ، حتی اگر فرد بخواهد سیگار را ترک کند. شخصی حتی اگر ارتباط آگاهانه ای بین رفتار و محیط اطراف خود برقرار نکند ، می تواند ایجاد شود.

هشدارهای ماشه چیست؟

هشدار محرک ، اطلاعیه ای از محرک های احتمالی در بحث یا محتوای آینده است. هدف این است که به افراد مبتلا به سلامت روان اجازه دهیم که از محرک ها خودداری کنند یا خود را آماده کنند. پیش بینی یا جلوگیری از همه محرک ها غیرممکن است ، زیرا بسیاری از آنها برای وضعیت یک شخص منحصر به فرد هستند. هشدارها اغلب برای محرکهای مشترک مانند تصاویر خشونت محفوظ است.

به تازگی ، بسیاری از دانش آموزان درخواست هشدارهای ماشه را در مدرسه کرده اند. بحث های عمومی زیادی در مورد اینکه آیا این عمل برای کلاسهای درس مناسب است ، وجود داشته است.

مخالفان هشدارهای ماشه غالباً استدلال می کنند که این هشدارها به دانش آموزان بیش از حد حساس ارائه می دهند. برخی ادعا می کنند هشدارهای تحریک سانسور را ارتقا می بخشند. برخی دیگر بر این باورند که توانایی معلمان در آموزش مطالب درسی را نقض می کند.

طرفداران اغلب معتقدند هشدارهای محرک برای دسترسی برابر به آموزش ضروری است. محرک ها می توانند باعث ایجاد فلاش بک و حملات وحشت شوند که یادگیری را مختل می کند. طبق اعلام انجمن روانشناسی آمریکا (APA) ، اگر تعجب آور باشند ، محرک ها اغلب ناراحت کننده تر هستند. طرفداران می گویند هشدارهای ماشه به دانشجویان مبتلا به استرس پس از سانحه اجازه می دهند تا در کلاس احساس امنیت کنند.

اگر دانشجویی بگوید که آنها PTSD دارند ، هشدارهای ماشه شخصی مناسب هستند. تحقیقات کمی در مورد اثربخشی هشدارهای محرک کلاس وجود دارد. APA می گوید پیش بینی های خاص می تواند سخت باشد. بنابراین ، هشدارهای عمومی در مورد محتوای کلاس ممکن است کمتر مؤثر باشد. اگر دانشجویی بگوید که آنها PTSD دارند ، هشدارهای ماشه شخصی مناسب هستند.

قانون آمریکایی های دارای معلولیت (ADA) و افراد دارای معلولیت در آموزش و پرورش (IDEA) تبعیض علیه افراد دارای معلولیت را منع می کنند. این قوانین شامل ناتوانی های بهداشت روان مانند PTSD است. قانون فدرال به مربیان نیاز دارد تا اسکان معقول برای چنین افرادی داشته باشند.

قانون فدرال به طور خاص به هشدارهای تحریک نمی پردازد. با این حال ، APA پیشنهاد می کند که هشدارهای محرک ممکن است در بعضی موارد به عنوان اسکان حساب شوند. ایجاد عمد شخص مبتلا به PTSD می تواند نوعی تبعیض باشد.

کمک به محرک ها

هشدارهای ماشه در برخی موارد مفید هستند. اما اجتناب از محرک های شخص ، نگرانی های اساسی سلامت روان را درمان نمی کند. اگر محرک ها در زندگی روزمره شخصی دخالت کنند ، ممکن است فرد بخواهد یک درمانگر را ببیند.

در درمان ، افراد می توانند احساسات مربوط به گذشته خود را پردازش کنند. برخی ممکن است تکنیک های آرامش را برای مقابله با حملات وحشت بیاموزند. دیگران ممکن است یاد بگیرند که چگونه از رفتارهای ناسالم جلوگیری کنند. با گذشت زمان و کار ، فرد می تواند با پریشانی بسیار کمتری روبرو شود.

منابع:

1. ADA حقوق خود را می دانید: بازگرداندن اعضای خدمات دارای معلولیت.(2010). وزارت دادگستری ایالات متحده. برگرفته از https://www.ada. gov/servicemembers_adainfo.html
2. آیا تحقیقات از کلاس پشتیبانی می کند هشدارهای را تحریک می کند؟(2017 ، 27 ژوئیه). ژورنال های APA مجلات مورد توجه. برگرفته از http://www.apa.org/pubs/highlights/spotlight/issue-97.aspx
3. Taming باعث سلامت روانی بهتر می شود.(2017 ، 31 مارس). انجمن روانپزشکی آمریکا. برگرفته از https://www.psychiatry.org/news-room/apa-blogs/apa-blog/2017/03/taming-triggers-for-better-mentalealth
4. محرک های PTSD چیست؟(2017 ، 14 فوریه). وب MDبرگرفته از https://www.webmd.com/mental-health/what-are-ptsd-triggers#1

آخرین به روز شده: 05-2-2018

بیشتر بخوانید

لطفاً تمام قسمتهای مورد نیاز را برای ارسال پیام خود پر کنید.

آدرس ایمیل نامعتبر است.

لطفا تأیید کنید که انسان هستید.

• 40 نظر
• پیام بگذارید

آیا انباشت تحریک همانطور که در رفتار سگ توضیح داده شده است نیز برای افراد اعمال می شود؟

آیا به نام برخی از افراد به این معنی است که من مقصر هستم یا دلیل رفتار شخص دیگری را مقصر می دانم ... "من شما را مقصر نمی دانم ، این تقصیر شما نیست که دلیل شما باشد."

پسرم 2 سال قبل از از دست دادن حافظه کوتاه مدت TBI و آنسفالیت داشته است.(و قضاوت بد). او قبل از آن با BI Polar2 و ADHD شدید تشخیص داده شد. او از زمان کودکی به مدت 9 سال در برنامه SED ، بیش از حد دارویی بود. آنها راه خود را به من گفتند یا بزرگراه را به من گفتند و از او خودداری کردندهمچنین (برعکس). او سالها پس از عزیمت به پزشکان معتاد و معتاد شد ، نتوانست کار کند ، گاهی اوقات در توانبخشی ، بیمارستان ها ، ارتش نجات می ماند. پس از تشخیص و آزادی از بیمارستان ، ما را مجبور کردیم که در کنار ما بماند. ناامید کننده ، کمک ، 1. 5 سال برای دریافت Medicaid ، مراقبت از بسیاری از نیازهای پزشکی وی ، و پیوچلژیست ها و درمانگران به دلیل از دست دادن حافظه ما را از بین می برند. ما پیشرفت را می بینیم (او چیزهایی را که برای او مهم است و از طریق تکرار به یاد می آورد ، به یاد می آورد. او بیشتر از همین است. او عاشق NA است ... اما اگر او صادق نباشد ، آیا این برنامه خود را کار می کند؟ دیروز او این کار را در 10 دقیقه انجام داد. ما در کنار خودمان بودیم! علاوه بر منزجر کردن تهدید بیماری ها ، او را آزار نمی دهد. سرانجام گفتیم که روز تولد او را جشن نمی گیریم و او عصبانی و ناپسند شد و رفت و سیگار کشید. از ایالت اکنون. این موهای زائد ، لوازم آرایشی ، ویتامین ها ، حمل و نقل ، تخته ، لباس-همه چیز. مطمئن نیستید که چه کسی او را می گیرد. چیز سیگار بدترین است-این یک ماشه است و چگونه می توانیم آن را اداره کنیم؟برنامه برای صبح ها در طول هفته.

این می تواند باشد ، اما نه لزوما. شما ممکن است ناخواسته سر و صدایی ایجاد کنید که باعث می شود برخی از افراد محرک باشند ، که در آن ماشه به دلیل کسی یا چیز دیگری در گذشته شکل گرفته است ، یا شما می توانید به همین دلیل باشد که شخص گفته می شود آن ماشه را دارد ، بر اساس کاری که شما در آن انجام داده ایدگذشتهاز آنجا که من به دلیل روشی که بیان شده است ، من یک دیدگاه واقعاً خوش بینانه نسبت به این اظهار نظر دارم ، من اعتقاد ندارم (شاید به طرز نادان چنین باشد) که شما علت آسیب دیدگی کسی بوده اید. با این حال ، اگر یک درب را لرزاند ، ممکن است خیلی خوب "فلاش بک/پاسخ منفی یا تروما را" ایجاد کرده باشید.

جنی

آیا می توان با بوی متفاوتی ایجاد شد؟به عنوان مثال ، من چیزی را بو کردم اما آن را دوست نداشتم ، و بعد از آن با احساس عاطفی احساس می کردم و نه خودم ، مانند بسیاری از احساسات غم انگیز ، پس از آن بوی مشابهی را بو می دهم و شروع کردم به یادآوری یک رویداد وحشتناک(حتی مطمئن نیستید که کدام یک) اما دوره بدی بود.

جنی

آیا ممکن است با همان بوی متفاوت ایجاد شود؟به عنوان مثال من چیزی را بو کردم و می دانستم که آن را دوست ندارم. در یک روز متفاوت ، من از نظر عاطفی احساس می کردم و نه خودم ، مانند بسیاری از احساسات غم انگیز ، پس از آن بوی مشابهی را بو کردم و شروع کردم به یاد یک واقعه وحشتناک (حتی مطمئن نیستم که کدام یک) اما دوره بدی بودپیرامون یک رابطه خاص.

چگونه می توان بوی یک چیز را بوی داد و متفاوت واکنش نشان داد؟حتی بعد از آن که بعد از تجربه آسیب زا ، راه را بو کرده اید؟

جوآن سی

من به کمک نیاز دارم ، دخترم از اوستیک (طیف) استفاده می کند و من او را در یک مرکز روز قرار داده ام. به نظر می رسد در 3 سال اول خوب است. اما کارمندان کارمندان پول از من وام گرفته اند و نمی خواهند آن را نیز پرداخت کنندجای خود را از دست داده و لوح خود را از دست داده و غذا از دست رفته است؟دختر من نیز توسط یک همکلاسی (مشتری دیگر) 4 چشم سیاه در کمتر از 6 ماه مورد آزار و اذیت قرار گرفت؟من ظروف سرباز یا مسافر دارماز کارمندان درخواست پول. کجا می توانم شکایت کنم

والری F

دفتر کسب و کار بهتر را امتحان کنید و در صورت کمک به آنجا ... به دادستان کل خود بروید. می توانید مواردی را از طریق آنها ثبت کنید. امیدوارم که از قبل کمک کرده باشید ، از خواندن این ناراحت بود ..

سالزانو

سلام ، بسته به مبلغ - معمولاً 600 دلار شکایت حقوقی را به دادگاه ادعاهای کوچک ارائه می دهد. در مورد شما احتمالاً به شاهدان احتیاج دارید. من بیشتر نگران این هستم که فرزند شما را از آنجا خارج کنم. این باعث ناراحتی من می شوداز کودک خود محافظت کنید.~عشق

PhilisophicalFalafflewaffle

بله ، نهTrigering یک کلمه عامیانه است که بچه ها به عنوان یک شوخی از آن استفاده می کنند.

SomeguyJustdoinstuff

من می فهمم که از کجا آمده اید ، این چیزهای ماشه از کنترل خارج شده است ، اما این چیزها واقعی هستند. هنگامی که در واقع تشخیص داده می شود ، اینها تجارت جدی هستند. مانند یک جانباز جنگ با صداهای ظاهر شدن یا رونق. روانشناسی را فقط به این دلیل که بسیاری از مردم از آن سوء استفاده می کنند ، بی اعتبار نکنید.

کارول

فکر می کنید بچه ها زبان عامیانه را از کجا گرفتند؟از آنجا که یک چیز واقعی به منظور تفریح با هزینه دیگران ، با نام مستعار ، اختصاص داده شده است. این مقاله احتمالاً نوشته شده است زیرا بسیاری از افراد که بی فکر "تحریک شده اند" خواهند شد! شوخی ها ، در واقع نمی دانید از کجا آمده است ... و ظاهراً این نکته درست بر سر بعضی از سرها پیش رفته است.

فلیشیا ج

بله من کاملاً موافقممن با بسیاری از بیماران سلامت روان که تجربیات آسیب زا را تجربه کرده اند ، کار می کنم. وقتی می شنوم که مردم می گویند اوه باعث شده است که کسی باعث شود ، من فقط فکر می کنم که این افراد چقدر بیمار یا نادان هستند که واقعاً می خواهند کسی را تحریک کنند. حتی مقالاتی در مورد چگونگی ایجاد لیبرال وجود دارد. من مرا دیوانه می کنم که آنها این کارها را با بی احتیاطی انجام می دهند بدون اینکه مراقبت کنند که در واقع چه معنی دارد. من دست اول را دیده ام و تماشای کسی که از آن عبور می کند چیز وحشتناکی است.

بنابراین شما هرگز به دلیل اینکه مجدداً یک واقعه آسیب زا را تجربه کرده اید ، هرگز متناسب با سرگیجه و گریه شکسته نشده اید؟من دوست دارم تو باشم.

پان دالس تامبین

بنابراین محرک ها در این مقاله به درستی نشان داده شده اند. در حالی که این کلمه نسبتاً سوء استفاده می شود ، و معمولاً توسط نسل های جوان ، کلمه واقعی به شکل صحیح آن شوخی نیست و این رفتار باید به آرامی توسط هر کسی اصلاح شود.

شخص

بنابراین من در حیاط مدرسه بودم و کسی سعی کرد به من ضربه بزند و من وقتی به عنوان یک کودک کوچکتر مورد آزار و اذیت قرار گرفتم ، فلاش بک داشتم و در ابتدا نمی دانستم چه چیزی می دانستم که من گریه این مقاله را شکستمواقعاً به من کمک کرده است

آموزش و پرورش در مورد یادگیری زندگی در دنیای واقعی است ، این دنیایی است که همیشه به لباس های شخصی و افراد متبحر شما توجه نمی کند. نگرانی که در مقاله ذکر نشده است این است که هشدارهای تحریک کننده دانش آموزان از فرصتی برای تمرین پاسخ خود به ایجاد در یک محیط امن. در نهایت ، برای موفقیت ، هر دانش آموز باید یاد بگیرد که بر هرگونه تمایل به پاسخگویی به روش های ناسالم برای ایجاد رویدادهایی که می توانند در دنیای واقعی در هر زمان و بدون هشدار اتفاق بیفتند ، غلبه کند. چه مکان بهتری برای یادگیری از مدرسه ای که دانشکده و کارمندان در آنجا برای کمک به دانش آموز هستند؟آیا نویسنده به طور جدی معتقد است که بهتر است این درس ها را تا زمانی که دانش آموز در جهان خارج نشود ، به تعویق بیندازید و با افراد دیگری که لزوماً بهترین منافع خود را در ذهن ندارند ، برخورد کنید. آیا بهتر نیست دانش آموز در دراز مدت اجازه دهد تا رویداد تحریک کننده با تأثیر کامل برسد ، به طوری که فرصتی برای یادگیری کنار آمدن وجود دارد و در صورت لزوم آنها را به سمت کمک حرفه ای سوق می دهد؟به جای هشدارهای Trigger از قبل ، می توان تمرینات ذهن آگاهی را پس از هرگونه وقوع بالقوه تحریک کننده و دعوت به بحث در مورد گروه یا یک نفر با معلم یا مشاور برگزار کرد.

من می توانم بیشتر استدلال شما را درک و موافقم. با این حال ، درمان در جایی است که قرار است افراد برای یادگیری کنار آمدن با محرک های خود به روشی سالم بروند. بسیار مهم است که از محرک های خود آگاه باشید و اگر در مدرسه ، کار یا محیط خانوادگی هستید ، آنها را بیان کنید. ممکن است همه به آنها احترام نگذارند ، اما این عمل نیز آشنا می شود و این نوع "هشدارها" را در جامعه عادی می کند ، چیزی که آرامش را در بسیاری از مواقع حفظ می کند ، به ویژه در حالی که فرد آسیب دیده صرفاً در تلاش است. این وظیفه شخص است که هشدارهای ماشه خود را به اشتراک بگذارد ، و در حالی که اینترنت یا افراد خاصی ممکن است در اقدامات خود به شنیدن یا بازتاب شنیدن این موضوع گوش ندهند ، برای آن شخص مهم است که احساس کند هنوز هم عادی و انسانی است واین که در گذشته آسیب دیدگی شخصی اشکالی ندارد ، خوب است که به کمک نیاز داشته باشید و اشکالی ندارد که به سادگی خوب نباشید. بسیاری از مردم به هشدارهای تحریک کننده توجه نمی کنند ، اما حداقل شما به آنها گفته اید. قطعاً مهم است که یاد بگیریم که از این چیزها به گونه ای که برای خود یا دیگران مضر باشد ، تلافی نکنید ، به همین دلیل درمانی نیز فوق العاده است. به عنوان یک دانش آموز ، اجازه دادن به راهنمایی ها یا قرار دادن هشدارهای ماشه خود را بر روی متن خود به این معنی است که اگرچه ممکن است احساس بهانه ای شود ، معتبر است که ممکن است در حالی که در یک محیط یادگیری قرار دارید در معرض رسانه های خاصی قرار بگیرید (در یک دلیل)بشرما فیلم های زیادی را در کلاسها تماشا کرده ایم که به دلیل محرک های من ، به من این امکان را داده ام که فقط مطالب را بخوانم ، و تنظیم یا تصمیم گیری در یک اتاق متفاوت در حالی که صحنه "توهین آمیز" که ممکن است باعث شود من باشدبازی کرددر مورد کتاب ، من همچنین می توانم خلاصه ای از فصل های خاصی را از کارکنان دریافت کنم ، که بسیار مفید است به طوری که من در اواسط روز حمله اضطرابی ندارم. از بیشتر موارد نمی توان جلوگیری کرد ، اما اگر افراد "مهم" را از محرک های شما آگاه کنید ، به قایقرانی نرم تر کمک می کند. من امیدوارم که شما بدانید که منظور من هیچ تخلف نیست ، من به سادگی در این گفتگوی مهم مشارکت می کنم ، و من موافقم که برخی از بررسی های واقعیت اجتناب ناپذیر و ضروری است ، اما هر کسی که دارای محرک یا بدون محرک باشد باید یک درمانگر را برای مکانیسم های مقابله و همچنین ببیند. مکالمات ساده در مورد چگونگی گذراندن هفته یا ماه شما. این اغلب یک تجربه بسیار سرگرم کننده و مثبت است.:)

جلی

چه کسی نویسنده این هنری است؟

ممتاز

اطلاعات مربوط به محرک های مثبت کجاست؟چرا این مقاله فقط روی منفی متمرکز است؟

املی

من کاملاً موافقم

محرک ها ، با تعریف در ارتباط با روانشناسی ، یک پاسخ یا محرک مربوط به تروما هستند که کاملاً منفی است. با این حال ، یک کلمه خاص برای آن محرک های مثبت وجود دارد ، که معمولاً یک حافظه یا در این مقاله ، یک فلاش بک است ، جایی که آن چیزی خوب است که شنیده اید ، دیدید یا بو می کند که شما را به این موضوع می رساند تا این موضوع را با یک چیز خوب یا مثبت دیگر که به شما مرتبط می کندهمچنین تجربه کرده اند. و اینها فوق العاده باحال هستند! من هم محرک های منفی و هم ارتباطات مثبت ساده را تجربه می کنم ، و پسری که دوست دارم وقتی بوی غذای خوب من را به آشپزخانه مادربزرگم برگرداند.:)

کری

شخصی لطفاً این را بخوانم من به کمک نیاز دارم ، بنابراین من این مشکل فوق العاده عجیب و غریب را دارم که از 5 سالگی سعی کردم بفهمم ، بنابراین کلمه ماشه من شکنجه است و نوشتن آن حتی برای من سخت بود که علت این اضطراب به من می دهداحساس. نمی توانم کلمه را بگویم یا بدون اینکه لرزیدم آن را بنویسم. اما نکته عجیب این است که وقتی آن را در برنامه های تلویزیونی تماشا می کنم یا در مورد آن در کتاب می خوانم ، احساس اضطراب می کنم اما بیشتر شبیه احساس وقتی که از یک غلتک پایین می روید و پروانه ها را در معده خود می گیرید. و بنابراین من این احساس را صادقانه دوست دارم و تخیل بسیار واضح دارم. وقتی به رختخواب می روم ، آنجا دراز کشیده ام و این چیزها را در ذهنم و سرگرم کننده آن تصویر می کنم ، اما بعد می فهمم که چقدر مجنون هستم که در رختخوابم دراز کشیده ام و صحنه های t* را تصور می کنم. بخش دوم این چیز عجیب این است که من با مردم بسیار وسواس می کنم (نوع مانند یک خرد) اما افرادی که من کاملاً نباید از آن برخورد کنم. این دو در حال حاضر معلم علوم من و مشاور اردوگاه من هستند. من فکر می کنم بیشتر شبیه این است که من به این افراد نگاه می کنم اما در واقع بسیار آزار دهنده است زیرا احساس می کنم آنها مشهور هستند ، بنابراین من عرق می کنم و هر بار که با آنها صحبت می کنم واقعاً از بین می روم. با معلم علوم من به این دلیل است که او بهترین معلمی است که من تا به حال داشته ام و من در واقع بهترین زمانی را که در تمام سال در کلاس او داشتم ، داشتم. اما با توجه به شورای اردوگاه من ، علت عجیب آن او صادقانه آزار دهنده است ، تنها چیزی که در مورد او معنی دارد این است که او خنده دار است. و وقتی در اطراف آنها هستم ، نمی توانم صحبت کنم و به مردم نگاه کنم. احتمالاً تعجب می کنید که چگونه این دو چیز به هم گره خورده است. خوب ، هر دو آنها احساس یکسانی به من می دهند ، به همین دلیل وقتی معلم علوم من (که او نیز مجنون است) در مورد شکنجه آب چینی کمی درس انجام داد ، چهره من در واقع قرمز درخشان بود و در پایاناز کلاس من مثل دیوانه عرق می کردم. وقتی به خانه رسیدم ، باران در حال ریختن باران در اطراف محله ام رفتم زیرا از روز انرژی زیادی داشتم تا این مشکل من باشد ، آیا کسی می تواند مرا تشخیص دهد یا چیزی که من نمی دانم چه مشکلی با من وجود دارد و من بوده امدر تلاش برای کشف آن در تمام زندگی من

سارا

سلام کری ، من واقعاً می فهمم که کلمات خاصی محرک هستند. شاید اگر دوست دارید با ترس های خود مبارزه کنید ، سعی کنید کلمه را بگویید یا چند بار آن را بنویسید تا به یاد داشته باشید که این فقط یک کلمه است. شاید شما این کلمه را به عنوان مثال مانند یک فیلم ترسناک که دیدید ، به یک تجربه مرتبط کرده اید. اگر این کلمه احساسات غیرقابل تحمل به شما می دهد ، می توانید از کلمه جلوگیری کنید. اما وقتی احساس قدرت و قدرتمند خود را امتحان کنید ، سعی کنید خودتان را بدون ترس بگویید. درست مثل یک کلمه عادی در فرهنگ لغت. بیشتر مردم این کلمه را دوست ندارند به هر حال بسیار شدید است. من آن را دوست ندارماما اجازه ندهید که یک کلمه مانع از زندگی بهترین زندگی خود شود علاوه بر این من مطمئن هستم که لازم نیست از این کلمه استفاده کنید و اگر این کار را نمی کنید اگر باعث ناراحتی شما نشود. همه این خرد های احمقانه را به معلمان می رسانند ، کاملاً طبیعی و خوب است. هرچه پیرتر می شوید متوجه خواهید شد که بسیار طبیعی است. همه افراد یک معلم را خرد کرده اند یا آن ستاره مشهور احساس گیر کرده است ، حتی من در دبیرستان برگشتم. شما پیرتر می شوید و متوجه خواهید شد که چقدر یک خرد احمقانه است. شاید دوست داشته باشید که در اطراف آنها باشید زیرا آنها به شما توجه می کنند که دوست دارید و شما فقط با آنها عالی می شوید. تمام احساساتی که احساس می کنید کری معمولی است و کاملاً خوب خواهید شد. یک روز فوق العاده داشته باشید

سرنوشت لوپز

کری محرکهای من مانند شما هستند. بعضی اوقات من این احساسات جنسی ناراحت کننده را برای مردان مسن ایجاد می کنم و احساس می کنم به نوعی از آنها جنسی می شوم. اما این باعث می شود من به نوعی ناراحت کننده ، ناراضی ، منزجر و بیمار باشم. من نمی خواهم در مورد مردان بالغ چنین احساسی داشته باشم و نمی خواهم آنها به همان روشی نسبت به من احساس کنند. من نمی دانم چرا ، اما مدتها است که چنین احساسی دارم. من این را با سالهای جوانی خود قرار می دهم که پدرم لب به لب من را سیلی می زد و من فکر کردم که پدرم "مثل دوست پسرم" است زیرا او همچنین به لب مادران من سیلی می زند

عیاشی

دو محرک عاطفی احتمالی که می تواند باعث خوشبختی شما شود؟

جوزفین

من بر روی غلبه بر اضطراب اجتماعی خود ، از طریق جو Dispenza کار می کنم ، و سعی می کنم در لحظه ها افکار و احساس خود را تغییر دهم ، اما شما همیشه نمی توانید هر فکر را جلب کنید ، و وقتی دوباره به آنجا می افتم ، معمولاً از انرژی زیادی برای بهبودی استفاده می کنماز ماشه ، زیرا من خیلی خسته می شوم و سرم پر از استرس است ، بنابراین وقتی که من با کسی صحبت می کنم و آنها را به چشم نگاه می کنم ، بازسازی افکار و احساساتم سخت است. به خصوص به این دلیل که به نظر من بحث و گفتگو و تغییر موجودیت من دشوار است. آیا در آن لحظه کاری وجود دارد؟وقتی با یک چیز روبرو شده ام و آن روز دیگر نمی توانم با آن سر و کار داشته باشم ، زیرا من خیلی خسته ام ...

عیاشی

خوب ، نظرات فوق همه تجربه شده اند ، اما مسئله واقعی که آویزان است این واقعیت است که بسیاری نمی دانند چگونه محرک ها یا علت این محرک ها را اداره کنند یا درک کنند. ما ناخواسته از علائم و علائم آسیب زا آنقدر نادان هستیم که نمی دانیم هر روز در اختلالات افسردگی و آسیب زا در جامعه کمک می کنیم. من نمی توانم به پسر عموی خود کمک کنم و بعداً متوجه شدم که آنچه شروع PTSD بود به یک اختلال پیچیده باکوز از جهل و رفتار خانواده منجر شده است. زمان مناسب برای درک علائم و اقدامات برای کاهش یا افزایش محرک ها بسیار مهم است.

این مقاله ثروت جذاب از داده های آموزنده است که جالب و خوب است. من از سخت کوشی شما در این مورد تقدیر می کنم و از این اطلاعات متشکرم. شما آنچه را برای جلب توجه لازم دارید ، دارید.

الکس

خیلی ممنون از بازخورد مثبت. لطفا خواندن و ارسال را ادامه دهید - ما عاشق گفتگو هستیم! به سلامتی.

استفانی

قوی ترین حس من بوی من است. فهمیدم که واقعاً بر حالات و خاطرات من تأثیر می گذارد و به همین دلیل همیشه با بوی خوب وسواس داشته ام. مخصوصاً وقتی مادر شدم. من می خواهم فرزندانم همیشه من را به عنوان کسی که تمیز و بوی خوبی داشته باشد ، به یاد بیاورند. من می دانم که این ناشی از خاطرات اولیه من از مادر خودم است که به جز نفس قهوه چیزی بوی نمی داد (که من از آن متنفرم اما مادرم را دوست دارم) و هر وقت بو می کردم که این باعث می شود من در بدترین حالت قرار بگیرد. من به دلیل این وسواس ، همیشه در خانه خود گلهای تازه نگه می دارم. به اندازه کافی عجیب و غریب خاطرات اولیه من از پدرم ناشی از رایحه یک لباس یکنواخت کار (روغن) و نفس سیگار ضعیف در بالای قوطی کک است. بوی بسیار دلتنگی برای من.

مرمر

با تشکر از شما در وب سایت بسیار خوب

واندا

من همیشه در یک حالت مبارزه یا پرواز هستم که در اطراف یکی از اعضای خانواده خودم هستم. هر وقت من حضور او را می بینم ، می شنوم ، بو می کنم و یا احساس می کنم ، من از حوادثی که سالها پیش اتفاق افتاده است یادآوری می کنم. وقتی جوان تر بودم ، برای گفتن نام خواهرم دچار مشکل می شوم (تا به امروز ، من هنوز هنگام مراجعه به او نام او را نمی گویم) ، و همچنین برای خوردن غذا در یخچال وصل می شومآبدارخانه. من هرگز این را به مادرم نگفتم ، اما من از بولیمیا رنج می برم و تمایل دارم حداقل هر چند ماه یکبار ، فقط برای یک روز ، هر چند ماه یکبار بخورم. احساس خالی می کنم و غذا خوردن به مقابله با اضطرابم کمک می کند. اکنون ، من حتی نمی توانم نگاه کنم ، بسیار کمتر در همان اتاق ، مادرم. هر وقت نزدیک او هستم یا در همان فضا ، قلب من احساس می کند که در دهان من است و من به هر صدای کمی می پرسم. چهره من نیز بسیار سفت و جدی خواهد شد. همین اواخر ، هنگامی که من مواد غذایی را در یخچال قرار می دادم ، او به خاطر لبخند زدن و خندیدن به من فریاد زد ، حتی اگر من نبودم و در واقع سعی داشتم یک کیسه انگور را در یخچال سرشار قرار دهم. آیا مشکلی در من وجود دارد ، و آیا کاری وجود دارد که بتوانم برای کمک به مبارزات داخلی خود انجام دهم؟

اریپیتا

تروما عاطفی یکی از این نوبت های آزار دهنده است. ما احساس می کنیم که پایان جهان ما است ، اما اینطور نیست. هنگامی که می دانیم چگونه از آسیب های عاطفی بهبود یابیم ، می توانیم روند بهبودی را سرعت بخشیم.

من این wayyyyyyyyyy را به خوبی می شناسم

صمیمیت

مثل ، محرک های مثبت؟این مقاله فقط محرکهای منفی را در بر می گیرد ، اما موارد مثبت نیز وجود دارد. محرک های مثبت می توانند یک دید ، صدا ، فرد و غیره باشند ... این یک حافظه یا احساس مثبت را به وجود می آورد. این می تواند چیزی شبیه به یک آهنگ خاص باشد که والدین شما همیشه برای شما بازی می کنند ، یا واقعاً هر چیزی که شما را به یک زمان خوب در زندگی بازگرداند.

صمیمیت

بابت این مقاله از شما سپاسگزارم. این واقعاً به من کمک کرد تا بفهمم برای مدت طولانی با من چه می گذرد. از حدود 10 سالگی، من شروع به احساس واکنش پرواز یا پرواز در اطراف یکی از مربیانم کردم، بگذارید او را M بنامیم. در برخورد با بازیکنان خوب است. یک بار، دوست من، اجازه دهید او را J صدا کنیم، در حین بازی گریه می کرد. پدرم یکی از مربیان بود و به مربی M گفت که جی گریه می کند. و او به معنای واقعی کلمه گفت: "خب، من اهمیتی نمی‌دهم" مانند همان b! tc^ کوچکی که هست. بعد از هر بازی، اگر حتی یک اشتباه مرتکب می شدیم، او فقط به آن ادامه می داد. هر لحظه لعنتیاو ما را سرزنش می کرد که هرگز نمی دانیم باید چه کار کنیم، و سپس هرگز به ما نمی گفت که چگونه کاری انجام دهیم! برای کمک به او نگاه می کردم و سپس سرش را تکان می دادم. پدرم، بیایید او را مربی S بنامیم، دستیار مربی بود. او برای تیم بسیار مفید بود و همه او را دوست داشتند. اما م فقط شروع کرد به کنار زدنش. به دلایلی، او مربی S را نمی‌خواست، حتی اگر مربی S مفیدی بود که همه می‌شناختند و دوستش داشتند. این باعث شد که پدرم بخواهد به معنای واقعی کلمه مربیگری را کنار بگذارد. خوشبختانه، فصل قبل از این اتفاق به پایان رسید، اما S T I L L. او واقعاً نسبت به کل تیم بد بود و تقریباً همه از او متنفر بودند. و من مجبور شدم چندین فصل با او سر و کار داشته باشم. فکر می کنم هر بار که او را می بینم این احساس را دارم. این بیشتر شبیه آن احساس خالی در قفسه سینه شماست که در آن خیلی سریع نفس می کشید. بودن در کنار او باعث می شد که حالم بد شود، حتی گاهی اوقات وقتی به اندازه کافی در کنار او بودم حالت تهوع داشتم، که وقتی مجبور بودم یک بازی انجام دهم، به خصوص 2-3 بازی، باعث ناراحتی من می شد. حتی ذکر او باعث می شود که من در این مرحله هیپر تهویه کنم. در این مرحله آنقدر بد شده است که حتی شنیدن نام او، حتی اگر یک شخص کاملاً متفاوت باشد، برای من فلاش بک از او به ارمغان می آورد.

البته شاید من بیش از حد حساس هستم

هالی

وقتی مردم از کلمات خاصی مانند شاید و نه و احتمالا استفاده می کنند واقعا عصبانی می شوم و نمی دانم چرا نمی توانم به دیگران بگویم چه بگویم فقط به این دلیل که آزادی بیان است و بنابراین من با کلمات شروع می کنم و مننمی‌دانم چرا آن را قبول نمی‌کنم و بنابراین وقتی خیلی ناراحت می‌شوم و نمی‌توانم جلوی آن را بگیرم، ناله می‌کنم و گریه می‌کنم.

هالی

من واقعا عصبانی می شوم زیرا برخی کلمات باعث تحریک من می شوند مانند نه و احتمالاً و واقعاً و شاید و آیا مطمئن هستید

پیام بگذارید

با ارسال نظر، شرایط و ضوابط استفاده GoodTherapy.org را پذیرفته اید.